اسلامگرایی "پساسکولاریزم" (پیچ تاریخ از جهان اسلام آغاز میشود"
دانشگاه فردوسی _ ۹۳
بسمالله الرحمن الرحیم
اسلامستیزی و اسلامهراسی یک بحث اساساً جدیدی نیست، یک بُعدی هم نیست ابعاد مختلفی دارد بنابراین در اینجا از یک زاویه خاصی به آن اشاره میکنم. با یک اعترافی از استراتژیستهای غربی، آمریکایی، چه اتفاقی افتاد و چرا یک اغواء بیسابقه مردم و بطور خاص نسل جوان و دانشگاهی در بین مسلمین حتی مسلمانان اقلیت در اروپا و آمریکا نسبت به اسلام بطور عام، و اسلام سیاسی بطور خاص بوجود آمده است. راجع به منشأ این اسلامستیزی و دروغپراکنیها و سابقه تاریخی آن که از دوران قرون وسطا شروع شد و تا امروز ادامه دارد به شکلهای مختلف یکی دو مثال خدمت شما عرض کنم.
استراتژیستها و نظریهپردازان برجسته غرب بارها اعتراف میکنند که گرچه ما در جهت مدیریت افکار عمومی در جهان که مسئله جنگ دموکراسی و تروریزم است بحث جنگ بین سنت و مدرنیته است، جنگ بین مرفهین و فقرای حسود است این تعابیری است که عیناً به کار بردند حتی در نطقهای رئیس جمهورهایشان گفتند اینها را بگویند. میگوید علیرغم این که ما این حرفها را زدیم و داریم میزنیم خودمان هم میدانیم صحبت از یک نهضت دینی فراگیر پسا سکولاریزم در جهان اسلام بطور عام و در جهان عرب بطور خاص است با الهامی که مستقیم یا باواسطه از انقلاب اسلامی در ایران گرفتند حتی آنهایی که در برابر آنها دارند واکنش نشان میدهند به لحاظ مذهبی در نقطه مقابل آنها درگیر میشوند یعنی حتی تکفیریها اینها هم در واقع تحت تأثیر همین جریان بودند جریان اسلامگرایی و بازگشت به علت و وحدت امت اسلام که البته اینها وحدت آن را قلم گرفتند و به جای عزت اسلام و مسلمین به قدرت باندهای خاصی دارند میاندیشند.
آن اعتراف این است که شکست تاریخی که تجربه غربی و سکولاریستی در جهان اسلام در قرن 19 و 20 بعد از 100- 150 سال تجربه کرد چون بیش از 100 سال است حکومتها در کشورهای اسلامی حکومتهای سکولار، دیکتاتور و دست نشانده غرب هستند و همه اینها با وعده پیشرفت و رفاه و مدرنیته سر کار آمدند که دوران مذهب و مذهبی بازی تمام شده، دوران ارتجاع و تحجر و سنتزدگی تمام شده و حالا دوران عقلانیت و مدرنیته و پیشرفت است. میگوید ما با این وعدهها و با این حرفها بیش از صد سال از اینها سواری گرفتیم منابع مسلمین را غارت کردیم فرهنگشان را تحقیر کردیم منافعشان را بالا کشیدیم و بر آنها سلطه راندیم گفتیم دموکراسی حقوق بشر ولی استبدادترین حاکمیتها را بر کشورهای اسلامی ما حاکم کردیم. نوکرهای ما بر کشورهای اسلامی حکومت میکنند همهشان دیکتاتور هستند کدام دموکراسی؟ شاه ایران دموکرات بود یا عربستان یا اردن یا قطر؟ کدام اینها دموکراسی هستند همه اینها را ما بر جهان اسلام حاکم کردیم کجا جنگ بین دموکراسی و استبداد شده؟ برعکس آن بود. در واقع جنگ ملتها با یک قرن ظلم غربی بر جهان اسلام به اینجا میرسند که رژیمهای عربی در شمال آفریقا و خاورمیانه که همهشان دستنشاندههای غرب، آمریکا، انگلیس و فرانسه، متحد اسرائیل بودند و هستند و همه یا سقوط کردند یا در خطر سقوط قرار گرفتند نشان دادیم که عوامل ما در کشورهای مسلمان و عرب نتوانستند هیچ نهاد قانونی، مشروع، دموکراتیک و باثبات برپا کنند و علیرغم وعده پیشرفت و مدرنیته ما برای هیچ کدام از آنها نتوانستیم کمترین نصاب خوشبختی با استانداردهای دنیوی و سکولار را ایجاد کنیم و روز به روز این رژیمها بخاطر ازهم گسیختگی داخلیشان در برابر روندهای ایدئولوژیک موجود آسیبپذیرتر و آسیبپذیرتر شدند و قویترین روندی که توانسته از نمادهای خودش درست استفاده کند و به ملتها و جوانان امید بدهد برای جایگزین کردن نظام اسلامی مردمی به جای حاکمیت سکولار و دیکتاتور در کشورهای اسلامی عربی، این اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی است. اینها تحلیلهایی است که همین تینگتانگها و شوراهای اتاقهای فکر شورای روابط خارجی آمریکا و صیهونیستها با جمعبندی به آن میرسند من دارم بخشی از آن را برای شما قرائت میکنم.
میگوید حکومتهای خاورمیانه و شمال آفریقا برای تحکیم پایههای قدرتشان زیر نظر ما یکسری شبه اصلاحات سیاسی اقتصادی انجام دادند مثل انقلاب سفید شاه و ملت؛ اما در اغلب این موارد نتیجه عکس داد مردم احساس کردند اینها برای پیشرفت و رفاه آنها نیست اینها برای شیره مالیدن بر سر آنهاست، رفرم و اصلاحات قلابی و انقلابی مطرح میشود تا اصلاح واقعی در این کشورها در جهت منافع مردمشان صورت نگیرد و دیکتاتورهای وابسته به ما در این کشورها بیشتر حکومت بکنند. هرجا هم ما آمدیم ادای آزادی دربیاوریم یک شبهآزادی و یک انتخابات ولو نیمه دموکراتیک در بعضی از این کشورها اجرا کردیم که یعنی بگوییم ببینید خیلی دیکتاتوری هم نیست همانجا فوری قافیه را باختهایم یعنی فرآیند آزادسازی اثر معکوس داشت چون هرجا یک انتخابات ولو نیمه آزاد در یک کشور اسلامی برگزار کردیم و الآن برگزار کنیم به جای طرفداران ما، یعنی جریانهای غربگرا و سکولار جریانهای اسلامگرا رأی میآورند ملتها میروند به اینها رأی میدهند حتی در خیلی از این کشورها هرچه طرف تندتر باشد در شعارهای انقلابی و اسلامی بیشتر رأی میآورد و لذا ما در کشورهایی که بر آنها مسلط بودیم یک شعار دموکراسی دادیم به آن در طول این 100- 120 سال هیچ جا عمل هم نکردیم حالا هم که اینها دارند از کنترل ما خارج میشوند ما ولو به ادا یک نیمچه انتخاباتی برگزار میکنیم مخالفین ما بیشتر رأی میآورند طرفداران ما اصلاً دیگر رأی نمیآورند در واقع ما میترسیم که انتخابات واقعاً دموکراتیک در هیچ کشور مسلمانی برقرار کنیم حالا عبارات صریحتر هم دارد که خدمت شما عرض میکنم. میخواهم بگویم منشأ این اسلامستیزی و اسلامهراسی چیست؟ که بعد روی روشهای آن بحث کنیم.
میگوید بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بقیه ملتهای مسلمان یک مرتبه تکان خوردند و الهام گرفتند که عجب، مثل این که میشود انقلاب کرد، میشود حکومت تشکیل داد و حکومتسازی کرد، میشود به لحاظ علمی و صنعتی پیشرفت کرد. میشود با قدرتهای غربی مبارزه کرد و در عین حال ماند و پیشرفت هم کرد. و بعد میگوید این برق پیشرفتها و اختراعات و مقاومت و پیروزیهایی که ایران در این سی سال به دست آورد چشم خیلی از ملتهای مسلمان دیگر را یا به دوستی یا به رقابت و حسادت مثل جریانهای وهابی، چشم اینها را بیدار کرد و پلکهای اینها را باز کرد تا این لحظه همه فکر میکردند که نمیشود ولی فلانی یعنی امام، او و مردم او نشان دادند که میشود و خیلی کارهای دیگری هم میشود. این یک تحلیل. که میگوید ما به شرط حرفهای خودمان ماندیم ما وعده رفاه، تمدن، مدرنیته، پیشرفت، آزادی، دموکراسی و این حرفها را میدادیم خب ما حالا 100- 150 سال بر این کشورها حکومت کردیم اینها کو؟ اینها از همه بیشتر عقب ماندند با این که منابع انرژی دست اینهاست فقیرترند به لحاظ علمی غارت شدند کشورهایی که نوکرتر و به ما وابستهتر بودند به لحاظ علمی عقبتر افتادند مثلاً مصر به طور مطلق چندین دهه است در اختیار اینهاست. 40درصد جمعیت زیر خط فقر، مصری که سابقه آن همه تمدن داشته، آن همه متفکر داشته، که به یک ملت خاکسترنشین درجه سه تبدیل شده که فقط دو – سه میلیون آدم در قبرستانها، کنار خیابانها و بیابانها دارند زندگی میکردند. و این جالب است که میگوید همه جا الآن قدرت بسیج عمومی اسلامگراها بیشتر از بقیه است و قدرت ایفای نقش برتر در همه مبارزات انتخاباتی را دارند بسیار اثرگذارتر و پیروزیهای سیاسی قاطعی در تمام خاورمیانه و شمال آفریقا به دست آوردند این نشان میدهد که تمام حکومتهای فعلی در کشورهای مسلمان عرب و غیر عرب، همه اینها که وابسته به ما بودند و آدمهای ما هستند به شدت ضعیف هستند و به شدت نامحبوب و منفور هستند و همه آماده ریزش و فروپاشی هستند و کاری که امام و ملت ایران کردند تلنگری بود که مثل یک دومینووار وقتی که آن اولی را انداخت گرچه بین اولی و دومی 20- 30 سالی طول کشید ولی الآن یک مرتبه میبینید همه دارد با هم میریزد. خب شما دیدید مقامات سیاسی اینها خود معاون اوباما و نتانیاهو در کنگره آمریکا صحبت داشت که راجع به آن دارند جنجال میکنند که بله اوباما و آمریکا میخواهد مسائل را حل کند اسرائیل نمیگذارد از آن طرف هم افراطیهای داخل ایران نمیگذارند و الا مسائل میخواهد حل شود. نتانیاهو میخواست بگوید ایران خیلی خطرناک است گفت که - این اعترافات ضمناً جالب هم هست – گفت که الآن چهار کشور عربی دمشق و بغداد و صنعا و بیروت، تهران ابرقدرت جهانی شده، در فلسطین، در شمال آفریقا، هست. بعد مهمترین دو تنگه جهان را که 70- 80 درصد انرژی جهان از آنجا میگذرد هم تنگه هرمز و هم تنگه بابالمندب که جای یمن است اینها در اختیار ایران است چرا همه ما چشمهایمان را بستیم فکر میکنید ایران همان 40 سال پیش است و هیچ کس هیچ تصمیمی هیچ جا نمیتواند بگیرد! از شمال آفریقا، شرق مدیترانه، خاورمیانه، غرب آسیا تا شبه جزیره هند تا افغانستان، هیچ جا هیچ کس هیچ تصمیمی نمیتواند بگیرد الا این که اینها اجازه بدهند. اینها کافی نیست؟ یکی از این طرف غزه، از بالا لبنان، از آن طرف هم یمن، چون خروجی اسرائیل به سمت آبهای آزاد، میگوید از سه طرف دارند بازوهای اسرائیل را فشار میدهد ما داریم خفه میشویم. عربستان از طریق یمن، عراق، سوریه، از سه طرف، ما هم از سه طرف در محاصره هستیم بعد هم گفته ما داریم به کرانه باختری میآییم و آمدیم. این یعنی تمام شد یعنی گرفت. اینها به شدت نگران هستند درگیریهای عراق و سوریه، هم صهیونیستها و هم وهابیها، آمریکاییها هم مینویسند که بغداد پایتخت خلافت عباسی و دمشق پایتخت خلافت اموی از شبهجزیره هند تا مدیترانه قدرت اصلی اینها را میگویند برای این که اعراب و ترکیه را از ایران بترسانند یا شیعه را از سنی بترساند ولی لابلای آن اعترافات جالبی است یکی از این استراتژییستهای اینها تعبیر کرد که چه کسی تصور میکرد که ارتش عراق و ارتش سوریه که هم قویترین ارتش نظامی در یمن، انصارالله که نزدیک یک میلیون نیروی مسلح دارد و صد هزار چریک عملیاتی دارد بعد پریروز میگفت اینها کافی نیست که بفهمید جنگ جهانی سوم شروع شده و انقلاب، تمام منافع صهیونیزم و آمریکا و ناتو همه را و تمام رژیمهای منطقه که نوکران ما بودند او میگوید متحدین، همه را به خطر انداخته همه با هم دارند سقوط میکنند اینها کافی نیست که بفهمید جنگ جهانی شروع شده و ما باید همه با هم علناً وارد جنگ شویم. میگوید هیچ کدام از ما به تنهایی از پس انقلاب اسلامی برنمیآییم. آمریکا هم به تنهایی از پس آن برنمیآید کل ارتشهای آمریکایی ناتو از پس این برنمیآیند، هیچ کدام از رژیمهای منطقه از پس این موج عظیم برنمیآیند فقط یک حالت امکان دارد همه ما یک جا با هم متحد شویم یعنی آمریکا، ناتو، اسرائیل و کل رژیمهای فاسد منطقه، میگوید فقط در این صورت اگر همه ما در کنار هم قرار بگیریم از وهابی و تکفیری تا صهیونیست اینطوری ممکن است بتوانیم جلوی اینها بایستیم. و الا اینها منطقه را گرفتند و دارند جهانی میشوند. این جملههایی که میگویم جملههایی است که همین روزها دارد در قالب این مقالهها نوشته میشود و نگرانی که اینها از قضیه دارند یک نهضت عظیم اسلامی در کل ملتهای مسلمان ایجاد شده حتی غیر مسلمان. به شما بگویم حتی این چند هزار نفر از اروپا و آمریکا، بچههایی که در دانشگاههای اروپا و آمریکا درس خواندند و اصلاً آنجا متولد شدند و بزرگ شدند دوست دختر و پسر و دیسکو میرفتند خیلیهایشان اهل این کارها بودند حالا یک مرتبه دومن ریش میگذارد و دختره هم صورتش را میپوشاند پوشیه میگذارد و میآیند برای خلافت اسلامی! همینها هم تحت تأثیر انقلاب اسلامی هستند. این احساس که ما این همه تحقیر شدیم میبیند که چطوری این نهضت عظیم امام را نگاه میکنند. اینهایی که همه از آنها میترسند حالا اینها دارند از اینها میترسند چطوری اینها این همه پیش رفتند؟ بالاخره حکومتسازی کردند، بالاخره علیرغم همه اشکالاتشان شروع به تمدنسازی کردند. بالاخره نهادسازی کردند. بالاخره مرجعیت سیاسی تعریف کردند و مرجعیت دینی دارند. قدرت نظامی پیدا کردند قدرت علمی پیدا کردند در 7- 8 رشته در دنیا جزو چند کشور اول جهان شدند در تحریم مطلق، با این همه تحریم اقتصادی باز هم وضعشان به لحاظ اقتصادی و به لحاظ امنیتی از کشورهایی که به ما وابسته هستند بهتر است میگوید مشکل ما این نمونههای عملی بود که انقلاب نشان داد.
مسئله را خواستند در حد دو – سهتا گروه کوچک کنند حتی این داعش را درست کردند که بتوانند از پس حزبالله بربیایند یک الگویی شبیه حزبالله درست کنند که در برابر حزبالله باشد و جنگ خط مقدم را از مرزهای صهیونیستی به جنگ داخلی در بغداد و دمشق و پاکستان و یمن و دلشان میخواستند در ایران بکشانند و به جای جهاد، بشود جهاد مسلمان با مسلمان بشود به جای جهاد اسلام و استکبار، استکبار و کفر. یک نمونه قلابی ورژن قلابی تکفیری از حزبالله و از الگوهای جهادی و شهادتی که انقلاب اسلامی ساخت به اسم داعش درست کردند که یک جاهایی هم از کنترلشان در میرفت. چون بالاخره بدنه اینها بعضیهایشان بچه مسلمان هستند بازی خوردند یک جاهایی انشعاب میکنند نمیتوانند اینها را کنترل کنند با خودشان درگیر میشوند اما اتاق فرمان دست خودشان است دست صهیونیستها، آمریکاییها، دست سرویسهای جاسوسی غرب و رژیمهای وابسته منطقه است. خواستند مسئله ملتها را به مسئله دو – سهتا گروهک تبدیل کنند. این یک مسئله.
مسئله دیگر این که گفتند که ما با این شعار دموکراسی که این همه گفتیم که دعوای دموکراسی و تروریزم است و حالا هرجا دموکراسی انتخابات میکنیم همینها رأی میآورند. چرا در عربستان که پایگاه اصلی آمریکا و صهیونیزم است چرا انتخابات نمیشود؟ چرا این قدر دلش برای دموکراسی در سوریه و عراق سوخته، چرا انتخابات نمیکند؟ خب اینها روشن است. جالب است نه دموکراسی در کشورهای خودشان کمترین اثری هست نه در کشور های خودشان حاضرند خلافت اسلامی برقرار کنند یک خلافت اسلامی در قطر و امارات و کویت و... چرا آنجا خلافت اسلامی راه نمیاندازید؟ در عربستان و اردن چرا خلافت اسلامی درست نمیکنید؟ چرا در مصر درست نمیکنید؟ همه میخواهید در سوریه خلافت اسلامی راه بیندازید؟ چرا آنجا انتخابات نمیکنید؟ چرا هیچ کدام از این کشورها انتخابات آزاد ندارند؟ نگران دموکراسی در سوریه و عراق شدند که از همه آنها انتخاباتشان آزادتر بوده است انقلاب اسلامی سلاحهای ما را گرفت علیه خود ما استفاده کرد، ما گفتیم دموکراسی اینها انتخابات برگزار کردند و رأی میآورند و اصل آن هم شد ما علیه تروریزم شعار دادیم و حالا همه میفهمند حامی تروریزم خود ما هستیم. دیدید که معاون رئیس جمهور آمریکا چند وقت پیش گفت ما داعش میگوییم متحدین ما دارند خرج اینها را میدهند! خودمان داریم مخارج اینها را میدهیم. چند وقت پیش هم یکی از سران اتحادیه اروپا گفت، گفت پول و اسلحه این داعش از کجا میآید؟ ما میگوییم داعش خطر است ما خودمان این تجهیزات را به آنها دادیم، ما اینها را علیه ایران درست کردیم حالا کمانه کرده کنترل آن از دستمان خارج میشود و طرف خودمان کمانه میکند تمام رژیمهایی که در جهان اسلام مورد حمایت ما هستند و متحد اسرائیل هستند وقتی میپرسیم تحلیلتان از این همه شکستهای پیاپی ما چیست؟ چرا اینها دارند جلو میروند و ما عقب میرویم؟ همهشان میگوید مشکل این است که ما در برابر اسلامگراها وا دادیم و اعتماد کردیم به این که با نحوه ظاهراً قانونی انتقال قدرت عملاً قدرت دست اینها بیفتد در حالی که طرفدار تئوکراسی هستند و مسئله هم مسئله الآن نیست. از اینجا به بعد دقت کنید چطوری انقلابستیزی ریشهایتر میشود و به اصل اسلامستیزی و اسلامهراسی تبدیل میشود که نشان میدهد در انقلاب و امام نیست که آن را گسترش میدهند بلکه مسئله در اصل اسلام است. ماهیت فراتاریخی دارد تهدید اسلامی علیه ثبات منطقه و علیه منافع غرب و علیه ارزشهای غربی و این است که باید به آن توجه کنند و تحلیل بعضی از این اتاقهای فکر این است که بعضیها هنوز بین تصمیمگیران غرب در مورد جریان اسلامی هنوز خواب هستند و فکر میکنند که یک چیزی به نام اسلام سیاسی داریم و یک چندتا قدرت و حکومت هستند که اینها مشکل ما هستند در حالی که مشکل ما اصل خود اسلام است. این یک تحلیل قویای است که البته کسانی که با آن مخالف هستند. آن تحلیل کسانی که از قبل میگفتند جنگ آینده جهان، جنگ تمدنها و جنگ ادیان و فرهنگهاست دیگر جنگ ایدئولوژیها نیست، جنگ مرزی نیست، جنگ سر آب و خاک و قدرت نیست جنگ تمدنها و ادیان و فرهنگهاست. نه این قضیه که هانتینگتون گفت سالها قبل این مسئله مطرح بود مثلاً آن برنارد لوییس که او هم یک نظریهپرداز صهیونیست یهودی آمریکایی است از مدتها قبل از هانتینگتون این بحث را میکرد که میگفت مبارزه آینده یک شکل دیگری در جهان دارد یک واکنش مطمئناً تاریخی وجود دارد، مطمئناً تاریخی یعنی ریشهدار است اتفاقی نیست الآن متولد نشده، که چی؟ بین دو رقیب کهن. این جنگ یک وقتی جنگ بین اسلام و تمدن اسلامی با تمدن صلیبی، مسیحی یهودی غرب بود یک وقتی حتی بعضی از اینها میگویند یک وقتی دعوای بین ایران و روم و یونان زمان قبل از اسلام بود که دنیا بین این دوتا تقسیم شده بود. یک وقتی ارتش ایران رفت تا آتن را گرفت که مجسمهاش در شیراز دیدید که امپراطور روم روی زمین زانو زده، شاه ایران با افتخار روی اسب نشسته، امپراطور روم روی زمین جلوی او زانو زده است. یک وقتی اسکندر الکساندر آمد با ارتش فینیقه و روم آمدند تا تخت جمشید ایران را گرفتند، سوزاندند و رفتند و اسم پرسپولیس را آنها گذاشتند. پرسپولیس اسمی است که اشغالگرها روی سرزمین اشغالشده گذاشتند. مثل بعضیها که اسمشان را چنگیز میگذارند و افتخار هم میکنند! چنگیز کیست؟ چنگیز پدر ایران را درآورد. میلیونها آدم را کشت تمدن اسلام و ایران را نابود کرد اسممان را که نباید چنگیز بگذاریم یا بعضیها اسمهای غربی روی بچههایشان میگذارند و فکر میکنند خیلی سانتالمانتال است نمیدانند این اسم ارباب و جلادت را روی بچهات میگذاری. آنها آمدند وقتی گرفتند گفتند پرسپولیس. این اسم را یک اشغالگر که کشور تو را گرفته روی کشور تو گذاشته، ایران را گرفتند و سرداران آنها یک و نیم قرن بر ایران حکومت کردند حکومت سلوکیه چه کسانی بودند؟ اینها همه افسران اشغالگر بودند بعضیها میگویند این دعوا به آن وقت برمیگردد و جنگ شرق و غرب را اینطوری تعریف میکنند بعضیها هم که میخواهند اسلامستیزی و اسلامهراسی را بیشتر مطرح بکنند اشاره به دوران جنگهای صلیبی میکنند، رقابت کهن بین میراث یهودی – مسیحی غرب و میراث اسلامی که اسلامیها پیروز شدند یعنی 7تا و به یک اعتبار 9تا جنگ صلیبی شد غیر از یکی همه را مسلمین پیروز شدند و تمدن و علم هم در جهان اسلام بود، آن زمانی که در اروپا حمام نبود، بیمارستان نبود، کتابخانهای وجود نداشت کتابخانههایی با یک میلیون، دو میلیون با چهار میلیون کتاب در تمدن اسلامی بود از اسپانیای اسلامی در جنوب اروپا و شمال آفریقا تا قاهره تا بغداد تا ری همین تهران تا سمرقند و بخارا، کارخانههای کاغذسازی و... بیمارستانهای عظیم تخصصی، دانشگاههای بزرگ، متخصصین در رشتههای مختلف، و آن زمان اروپا حمام نداشت، این هم یک بحث که آنجا هم ما تحریف شدیم. این هم یک بحث.
بار سوم میگوید حالاست که ما بر جهان اسلام در این 100- 150 سال گذشته مسلط شدیم و حالشان را گرفتیم و انتقام همه آنها را از ایرانیها و مسلمین و غیر ایرانیها و عربها گرفتیم و بر اینها مسلط شدیم غارتشان کردیم کاپیتالاسیون بر آنها تحمیل کردیم همه کار کردیم و طوری اسلامستیزی و اسلامزدایی را کنترل کردیم که دیگر تصور ما این بود که کسی در این کشورها سراغ اسلام نخواهد رفت. دختران و زنانشان را نسبت به عفت و حجاب بیاحساس کردیم دیگر لازم نبود دنبال آنها توی خیابانها بدویم چادر از سرشان بکشیم خودشان چادر برمیداشتند خودشان علاقمند شدند! مردان شان را یک طور دیگری مسخ کردیم! دینشان را تبدیل به یک دین تخدیری خصوصی تبدیل کردیم که کاری به مسائل ندارد! در همین حد زیارت و سینهزنی و... محدود است! به عدالت، به حقوق، به خانواده، به نظام اقتصادی، به روابط بینالملل، به تعلیم و تربیت، به اینها کاری ندارند، اینها عین کفار زندگی میکنند فقط در یک ایام خاصی عزاداری میکنند و حرم هم میروند! به کفترهای آقا دانه میدهند، گندم میریزند بعد هم شعر میخوانند که قربون کبوترهایت بشوم با کفترها حال میکنند با امام رضا کاری ندارند. ایام عزاداریها و تولد ائمه را دیدید تلویزیون چه کار میکند؟ یک دوربین جلوی گنبدی میگذارد 4 ساعت همینطور الهی قربان گنبدت بروم! گندبت طلاست! آن کفترها دارد آقا را طواف میکند! همینطور یک مذهب مندرآوردی درست کردیم که با قرآن و حدیث کاری نداریم. در بازار میروند چک بیمحل میکشند کلاه هم را برمیدارند بعد همان روش را دارند به غیر مذهبیها میگویند قرار فلانجا، مذهبیها هم میگویند قرار بینالحرمین! یک گفتگوهایی که در فضای مجازی و شبکههای مجازی، آن مذهبی که غرب با آن نمیجنگد و آن اسلام نه هرگز کسی را میترساند نه مبارزه میکند بلکه تشویق میکند اسلامی که با زندگی و تمدن و دادگستری و عدالت اجتماعی و روابط انسانی و حقوق و اخلاق کاری ندارد فقط راجع به کبوترهای حرم بگو، حفظ میکنند مستحبات درجه 7، راجع به آنها حساس هستند واجبات درجه یک نه، آن ها را حساس نیستند. میگوید جنس قلابی در بازار به هم ندهید. چک بیمحل نکشید دروغ به هم نگویید، در خانواده به هم دروغ نگویید و... این همه آیات و روایات را میگویند مستحبی است شد شد نشد هم نشد ولی خب بشود بهتر است ولی باز هم نشود هم بهترتر است! ولی اگر دستت را اینجا حرم بکشی کل گناهات بخشیده میشود. دو- سهتا روایت اینطوری پیدا میکنند که سند این روایت کو؟ ارتباط آن با آن روایات و آیات قرآن چیست؟ با روایات دیگر چیست؟ معنیاش چیست؟ مخاطب چه کسی بوده؟ در بیان چه چیزی است؟ نه دیگه، گفتند اگر 7 قدم اینطوری کنی و سرت را آنطوری کنی «وجب له الجنه!» تو بهشتی هستی! یعنی همه دنبال بهشت مفت هستند. اگر اسلامی باشد که در سبک زندگی تأثیر نگذارد مگر در همین حد نه بیشتر، این اگر باشد کسی با آن اصلاً مشکلی ندارد بلکه آن را تقویت هم میکنند. این طور روضه امام حسین را خود یزید میخواند. ببینید روضه، شفاعت، توسل، زیارت اینها دوجور تفسیر میشود دوتا مذهب داریم ظاهرش یکی است ما دو تیپ آخوند داریم، دو تیپ مجلس عزاداری و روضهخوانی داریم با یکی از اینها دشمنان شما هیچ کاری ندارند بلکه آن را تقویت هم میکنند. ولی با اسلامی که از وحدت و تقریب و عزت اسلام و وحدت اسلامی و جهاد با کفر و استکبار و تمدنسازی اسلامی میگوید مشکل دارند، بله یک بُعد زیارت و عزاداری است، یک بُعد هم تعلیم و تربیت است و یک بُعد هم بازار درست است که در آن این همه دروغ نمیگویند. دروغ در بازار ما از بازار کفار بیشتر است. با این تشیع دشمن مشکلی ندارد بلکه آن را تقویت میکند. اسلامستزی و شیعههراسی مربوط به این اسلام و تشیع نیست امثال برنارد لوییس و هانتینگتون میگوید شما ببینید این درگیریهایی که در این 20- 30 سال اخیر بین نیروهای آمریکایی و غربی و با ایرانیها پیدا شد گاهی با بعضی از نیروهای جهادی، ریشه تاریخی دارد امروز دوباره آن جنگی که زیر خاکستر رفته بود این آتش از زیر خاکستر بیرون زده میخواهد دوباره ما را شکست بدهد. حکومت مصر از دستشان خارج شد کودتا کردند. دوباره فعلاً برگشتند. میگویند اگر این دوتا بیفتند 6 ماه نخواهد گذشت که اسرائیل سقوط خواهد کرد بعد از این پیروزیها مطمئن باشید که سپاه مسلمین سرازیر اروپا و آمریکا خواهد شد اینها حرفهایی است که زدند. اینها میگویند ما از موجودیت خودمان کمکم نگران هستیم اگر نتوانیم جلوی اینها را از طریق جنگهای داخلی بین خودشان و جنگهای مذهبی بگیریم تهدید بمب اتم و تحریم و اگر نتوانیم اینها را متوقف کنیم دارند میترسانند حالا از این به بعد میترسانند اسلامهراسی از این طرف فیلمهای هالیوودی و برنامهها برای افکار عمومی غرب برای مردم مدام میگویند اینها اگر بیایند انتقام این 150 سال گذشته را از ما خواهند گرفت و میآیند همین کارها را در لندن و پاریس و نیویورک واشنگتن میکنند اینها متوقف نمیشوند اینها اگر این دوتا حکومت را بگیرند و یک امپراطور عظیم اسلامی تشکیل بشود اینها سراغ اروپا میآیند اروپا اهل جنگیدن نیست اروپا سرباز ندارد. دیگر این اروپا، این انگلیس و فرانسه قرن 19 نیستند که همه جای دنیا حمله میکردند میگرفتند. فرار میکنند. امروز اروپا ارتش آماده جنگ واقعی ندارد همه اینها تکیهشان به آمریکاست آمریکا هم به صحنه آمد به عراق و افغانستان آمد، دمش را روی کولش گذاشت و رفت، یا رفته توی پادگانها یا در رفته، اینها الآن به این جمعبندی رسیدند که اگر این صحنه رویارویی نهایی شکل بگیرد دیگر مسئله این نیست که ما تسلطمان را بر جهان اسلام به دست بیاوریم و حفظ کنیم و دوباره غارتشان کنیم این دفعه مسئله این است که ممکن است ظرف 40- 50 سال آینده اینها بر اروپا و آمریکا مسلط بشوند بخصوص که همین الآن در چندین کشور اروپایی جمعیت مسلمانها دارد به جمعیت اکثریت تبدیل میشود یعنی به مرز رسیده است یعنی میدانید بعضی از کشورهای اروپایی تا 20- 30 سال دیگر اکثریت مردم خودشان مسلمان هستند الآن فرانسه، آلمان، دانمارک، چندین کشور شمال اروپا منحنی جمعیت طوری است که تا 30- 40 سال دیگر همین کشورهای مهم اروپایی اکثریت مردم آن مسلمان هستند یعنی میشوند کشورهای اسلامی. خب اینها میگویند به لحاظ جمعیت اتفاق میافتد. بیشترین تعداد اسمی که بچهها متولد میشوند همین سال گذشته هم در لندن، هم در نیویورک اسم محمد بود. بعد تنها دینی که جمعیت آن دارد بیشتر میشود همه ادیان ریزش دارند، مسیحیت با این همه تبلیغات، خودشان میگویند ما در بسیاری از جاهای دنیا ریزش کردیم تنها دینی که رویش سریع دارد یعنی تعداد جمعیت آن کم نمیشود هر سال به سرعت دارد زیاد میشود اسلام است یعنی سریعترین رشد جمعیت در جهان بین ادیان اسلام است و بین مذاهب شیعه است. این به لحاظ هم تغییر مذهب است منحنی تغییر مذهب در جهان، که شیب به سمت اسلام و تشیع است و در جالب است در کشورهای غربی بیشترین کسانی که مسلمان میشوند افراد تحصیلکرده و باسوادها هستند نه عوام. باسوادها و تحصیلکردهها و دانشگاهیان بیشترین جمعیت هستند که تغییر مذهب میدهند و به سمت اسلام میآیند. خطر از کجاست؟ خطر از همانجاست که تئورسینپردازها گفتند که تضاد غرب با مسلمین به شکلهای مختلف دارد خودش را در جنگهای مختلف و درگیریهای مختلف نشان میدهد و جنبشهای بنیادگرای اسلامی در سطح جهان بیدار شدند و مورد حمایت مستقیم و غیر مستقیم و الهامگیری از انقلاب اسلامی بود. جالب است صدام وقتی که عراق را گرفته بود بعثیها پخش اذان را از رسانهها ممنوع کرد اینها مشهور بودند که ضد دین هستند بعد از این که از ما شکست خورد و مجبور شد از ایران بیرون برود و قرضهایش زیاد بود به کشورهای عربی کویت حمله کرد که از آن باج بگیرد بعد هم به غرب گفت من به نیابت از همه شما با ایران جنگیدم اگر من جلوی ایران سد نزده بودم تا حالا انقلاب ایران همه شما را خورده بود رفته بود. من نگذاشتم که ایران بیاید راست هم میگفت این جنگ 8 ساله مانع شد این اتفاقهایی که در دنیا دارد میافتد اینها باید 20 سال پیش میافتاد اینها با این جنگ نگذاشتند خود صدام گفت من به نیابت از کل شماها با ایران جنگیدم حالا به من وام دادید میخواهید از من پس بگیرید به من میگویید تو به ما صد میلیارد بدهکاری؟ بعد به کویت حمله کرد اینها دیدند تاریخ مصرف صدام تمام شده و آن قضایا پیش آمد. بعد از آن قضیه یک مرتبه صدام عابد و زاهد و مسلمان شد روی پرچم عراق الله اکبر نوشت و بعد دو- سهتا موشک توی بیابانهای اسرائیل زد بعد یکی دوتا موشک توی عربستان زد یعنی با حرفهایی که انقلاب اسلامی میگفت لحظه آخر با ریاکاری شد، منتهی اینقدر ورق برگشت یعنی ایدئولوژی انقلاب اسلامی اینقدر قوی در جهان ظاهر شد که دشمنان ما یکی یکی مجبور شدند ادبیات اسلامگرایی دربیاورند. در یک نبرد یک وقت شما با سلاح سنگین و سختافزاری با هم میجنگید خب آن یک جبهه دیگر است یک وقت جنگ نرمافزاری و جنگ گفتمانی وجود دارد. جنگ گفتمانی را چه کسی میبرد و چه کسی برده است؟ آن کسی که دشمن خود را وادار کرده که شعارهای او را تکرار کند و ادای او را دربیاورد اگر ما شکست خورده بودیم ما باید مثل بعثیها و آمریکاییها و رژیمهای عربی ما باید به سکولاریزم و غربگرایی تظاهر میکردیم و این که ما با اسرائیل رابطهمان خوب است اما این جنگ نرمافزاری را چه کسی برده است؟ کسی که دشمنانش همه دارند ادای او را درمیآورند. این میشود پیروزی گفتمانی. یعنی ما کاری کردیم صدام یک مرتبه الله اکبر روی پرچم خود نوشت و موشک به اسرائیل و عربستان زد. یعنی چی؟ یعنی زیر سایه ایدئولوژی ما آمد و ادای ما را درآورد. عربستان و کویت و امارات، قطر، این رژیمهایی که خودشان داشتند علیه اسلامگراها مبارزه میکردند خود اینها داشتند علیه هم حزبالله و هم القاعده که کپیبرداری از روی حزبالله با ورژن وهابیاش تحت کنترل غرب بود بعد از کنترل آنها خارج شد با آنها مبارزه میکردند حالا خودشان داعش درست کردند دارند مبارزه میکنند. یعنی چه؟ یعنی میگفتند دشمن اصلی ما جریانهای اسلامگرا هستند حالا خودشان آمدند جریانهای قلابی اسلامگرا در برابر ما درست میکنند گفتمان ما پیروز شد. – دقت کنید – در نبرد با آمریکا و غرب هم گفتمان ما پیروز شد رئیس جمهورهای آمریکایی و غرب تا قبل از انقلاب اسلامی بلکه تا همین ده – بیست سال پیش هیچ کدام تظاهر به مذهب نمیکردند برایشان اگر یک کسی یواشکی یک عکسی از اینها از کلیسا برمیداشت پخش میکرد اینها همین قدر وحشت داشتند بلکه بیشتر، که عکسشان را در فاحشهخانه بردارند منتشر کنند ولی الآن تمام نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا را شما ببینید دموکرات و جمهوریخواه آن در انتخاباتهایشان میروند توی کلیسا حتی توی مسجد بین مسلمانها میروند عکس برمیدارند. این یعنی چی؟ یعنی گفتمان چه کسی پیروز شد؟ گفتمان انقلاب دینی پیروز شد شما که میگفتید دین مسئله شخصی است به زبالهدان تاریخ رفته، کمونیستها میگفتند به زبالهدان تاریخ رفته و لیبرالها هم میگفتند این مسئله شخصی است و اصلاً ربطی به عرصه عمومی ندارد چطور تو نامزد ریاست جمهوری آمریکا هستی کشوری که قانون اساسی آن میگوید مذهب ربطی به مسائل حکومتی ندارد، در عین حال که روی اسکناسها و دلار اسم خدا را مینویسد ولی میگوید اینها به هم ربطی ندارد حالا چطوری شد که تبلیغاتتان همه شما به کلیسا و مسجد میروید و عید فطر که میشود برای مسلمانها سفره عید فطر میاندازید و از همه دعوت میکنید. این یعنی گفتمان ما پیرو شد. اینها گفتند دوره دین تمام شده، امام گفت شروع شد. ما جهان جدیدی خواهیم ساخت که از این به بعد با گفتمان الهی با پرچم خدا و به نام خدا تمدن جدیدی ساخته بشود. دوستان گفتمان ما دارد جلو میرود این مسئله اسلامستیزی و اسلامهراسی برای همین است. میگوید امروز طراحان ناتو تمام تهدیدهای بالقوه و بیثباتی را در امتداد کمربند امنیتی جنوب ناتو که مرز با جهان اسلام یا شرق ناتو، همه اینها را بطور فزایندهای هدف قرار دادند تعامل نظامی کهن بین غرب و اسلام از شدت تعامل آن کاسته شده، و به سمت تقابل بسیار خصمانه و خطرناک میرویم. فعلاً مسلمانها را به خودشان سرگرم کردیم با هم مشغول هستند و در افغانستان و عراق و در اسرائیل نشان داده شد که وقتی ما مستقیم با اینها درگیر میشویم ما شکست میخوریم. میگوید چرا اسرائیل برای اولین بار در عمر خود در چهار جنگ پشت سر هم شکست خورده است؟ همهاش هم از انقلاب، چه در غزه چه در لبنان. اسرائیل که هیچ وقت شکست نمیخورد. میگوید اسرائیل که در جنگ شش روزه، ارتش عربی را مچاله کرد حالا چطوری است که در غزه و لبنان نمیتوانند جلو بروند؟ از وقتی که انقلاب اسلامی آمد وارد مسئله فلسطین و لبنان شد میگوید آیا از این درس نمیگیریم که اگر ما الآن با اینها از لحاظ نظامی درگیر بشویم شکست خواهیم خورد در سوریه و عراق با تمام قدرت یک جنگ جهانی بود نتوانستید. اگر این دفعه واقعاً یک درگیری نظامی بین ما و انقلاب اسلامی در سطح منطقه و جهان پیش بیاید واقعاً ممکن است شکست بخوریم و اگر یک بار ما جلوی دنیا برای اولین بار بعد از جنگ جهانی اول و دوم شکست بخوریم علناً شکست بخوریم که دیگر نتوانیم لاپوشانی کنیم وقتی ابهت ما ریخت آن وقت حرکت سقوطهای دومینووار پیش میآید و بقیه حکومتها و دولتها پررو میشوند توی روی ما میایستند و میگویند معلوم میشود شما دیگر آن آمریکا و اروپای قبل نیستید. ترس همه از ما خواهد ریخت.
نحوه دیگر اسلامهراسی این بود که گفتند تهدید اسلام جایگزین تهدید کمونیزم است. احیاگری اسلامی یک ایدئولوژی رسمی دعوت کننده به دین، بلکه یک تجدیدنظر طلب در تمام نظام جهانی است. مثلاً دانیل پائیپس – که این اسمها را نه شما میشناسید نه خیلی مهم است – می گوید تنها نیرویی در جهان که در یک نبرد میتواند ما را به چالش بطلبد و احتمالاً شکست بدهد اسلام است که انزجار از اندیشه سیاسی ما محرک آن است و این تنفر در یک تعارض طولانی تاریخی علیه ما ریشه دارد یک وقتی به شکل جنگهای صلیبی، الآن هم که ما مسیحی نیستیم سکولار هستیم به شکل دعوای اسلام و غرب است.
نمونه دیگر، مرتیمور زوکرمار، میگوید در خط مقدم مبارزهای هستیم که به قرنها پیش برمیگردد مانع اساسی خاص افراطیون برای دور ریختن ارزشهای زشت غربی آنطوری که آنها یک بار آن را قبلاً در جنگهای صلیبی انجام دادند داریم به سمت جنگهای صلیبی ولی این دفعه صلیب و مسیحیت و مذهب نیست سکولاریزم است. و اگر به سمت این جنگ رفتیم یادمان باشد ما در جنگهای صلیبی تقریباً همه آن جنگها را به استثنای یک جنگ باختیم. مراقب باشیم به سمت چه خطری داریم میرویم. اینها را میگوید که مردم غرب را بترساند که آی جنگهای صلیبی! آی مسلمانها آمدند! اسلام تهدید راهبردی عمده در دوره بعد از جنگ سرد، جانشین کمونیزم شده است این تهدید بیش از امپراطوری شوروی شرور و خطرناک است. چالش بنیادگراهای اسلامی نسبت به غرب بسیار عمیقتر از چالش کمونیستها علیه غرب است. کمونیستها با ما فقط در مسائل سیاسی مخالف بودند ما با هم سر قدرت و ثروت دعوا داشتیم ولی آنها کمونیستها به لحاظ جهانبینی، شیوه لباس پوشیدن، شیوه رابطه زن و مرد عین ما بودند ما با هم دعوای مبنایی نداشتیم اما مسلمانها کل سبک زندگی و تفکر ما را دارند زیر سؤال میبرند اینها میگویند بسیاری از کارهایتان غلط است تمایز روشن بین اسلام به عنوان مذهب با اسلام سیاسی به عنوان یک ایدئولوژی قائل نیستند اسلام ذاتاً با غرب مخالف است. آمریکاییها به اسلام باید به عنوان یک دشمن ذاتی بنگرند همانطور که کمونیزم هم در دوران جنگ سرد، اسلام را تهدید علیه خودش میدانست. اسلام هم با ما مشکل دارد و هم با کمونیزم مشکل داشته است. اسلامهراسی را مقامات درجه اول، تئورسینهای آمریکایی و صهیونیست دارند طوری ترسیم میکنند که کل غرب را بترساند که آی اینها آمدند! مسلمانها آمدند! ایرانیها الآن میآیند همه ما را میخورند!
معاون ریچارد نیکسون والتر مکدوگال، میگوید شوروی را به اتحاد جبهه مسیحیت علیه دشمن مشترک یعنی جهان اسلام دعوت کردیم وقتی که هنوز شوروی سقوط نکرده بود معاون نیکسون رئیس جمهور آمریکا میگوید ما همان موقع به شورویها پیام دادیم ما با شما داریم دعوا و جنگ سردی داریم ولی یک کم آن جنگ زرگری است. ما سر تقسیم دنیا بین خودمان داریم دعوا میکنیم ما مشکل مبنایی با هم نداریم هر دو اهل دنیا هستیم ولی این حرکتی که از ایران شروع شده، این ادبیات، این چهره، این نگاه برای هر دوی ما خطرناک است. معاون نیکسون میگوید ما از طرف آمریکا به شوروی کمونیستی پیام دادیم که ما دوتا باید با هم در برابر اینها کنار بیاییم اینها برای هر دوی ما خطر هستند و تازه اول حرکتشان است.
نمونه دیگر؛ پیتر روتمن، از مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکاست میگوید مثل رادیکالیزم چپ خشم اسلامی نه فقط حاکمیتهای غرب را هدف گرفته و نشانه رفته، بلکه حتی نخبگان معتدل مسلمان طرفدار غرب را هم در کشورهای خودشان آنها را هم هدف گرفتند و علیه آنها بپا خواستند. یعنی علیه چه کسانی؟ جریانهای غربگرا داخل کشورهای اسلامی. میگوید آنها سرانگشتان ما در کشورهای خودشان هستند اصلاحطلب مذهبی در کشورهای اسلامی ادامه ما هستند افتخار میکردند حالا عکس آن شده، یک کسی که در انگلیس و لندن و پاریس به دنیا آمده و آنجا متولد شده، در دانشگاه آنجا درس خوانده او افتخار میکند که لباس و ظواهر غربی کمتر دارد دومن ریش میگذارد آن اسلامی که همه را از او میترسانید دست پرورده خودتان است. محصول خودتان است این اسلامی است که شما در لندن درست کردید اسلام لندنی است. اسلام انقلاب اسلامی که جلوی دوربین سر کسی را نمیبرد! آن هم سر بدن کسی را که نظامی نبوده، مسلح نبوده، سر کسی را نبریده و کسی را آتش نزده، انقلاب اسلامی که دنبال این کارها نبوده، کجا این کارها را کرده؟ امام(ره) در جنگ خودمان اینقدر جوانمردانه جنگید که ما سالها زیر بمباران شیمیایی بودیم امام یک بار اجازه نداد بمب شیمیایی بزنیم صد هزار نفر از بچههای ما کم و زیاد به شیمیایی آلوده شدند. اینها که فوری نتیجه نداد، آثار درازمدت داشت. در شهرهای ما زدند جنگ شهری، هواپیماهایشان شهرهای ما را بمباران کردند، تا سالها امام اجازه نداد گفتند آقا اگر ما نزنیم اینها همینطور مردم بیگناه را میزنند اقلاً بزنیم که بازدارنده باشد تازه امام به شرطی قبول کرد، حالا اینها همه را از این اسلام میترسانند، آن اسلامی که شما در لندن تربیت کردید یک بچه را در لندن اینقدر تحقیر کردید و عقدهای او را بار آوردید اینقدر به او اهانت کردید که این که در دانشگاههای شما و مدارس شما درس خوانده و بزرگ شده با افتخار و کینه بیاید سر آدم را جلوی دوربین میبرد. این محصول شماست، اینقدر اینها را تحقیر کردید و اهانت کردید و کینه درست کردید. بعد از چند سال که به امام(ره) گفتند مردم بیگناه ما زیر آتش توپخانهها شهید میشوند اقلاً ما هم توی دو – سهتا شهر آنها بزنیم که آنها ببینند ما هم میتوانیم بزنیم. آخرش امام با چند شرط پذیرفت: 1) قبلاً باید اعلام کنید که همه مردم بروند. گفتند این چه فایده دارد که ما بگوییم ما داریم میزنیم بروید کنار! گفت باید اعلام کنید به مردم نباید صدمه بخورد هرجا را خواستید بزنید قبل آن بگویید. 2) در مناطق شهری و خانههای مردم نباید بزنید در پادگانهای نظامی بزنید. امام اینطوری جنگید. ما بمب شیمیایی میخوردیم و بمب شیمیایی نمیزدیم. و بچههای ما زیر بمب شیمیایی مقاومت میکردند. ما در 7-8تا عملیات بودیم.
اسلامی که اینها دارند مردم غرب و دیگران را از آن میترسانند، مردم را از چین و ژاپن تا آمریکا و اروپا میترسانند اسلامی است که خودشان درست کردند. اسلام وهابی – تکفیری است. اسلامی که این پسر در لندن از بچگی در مدارس شما تربیت شد نه در حوزههای علمی اسلامی! او در مدرسهها و دانشگاهها و کالجهای لندن تربیت شد! چه کارش کردید اینقدر توهین و تحقیر و اذیت میکند که زندگی و دانشگاهش را در لندن رها میکند میآید اینجا صورتش را میپوشاند و جلوی دوربین سر میبرد. او را چه کار کردید؟ و الا اسلامی که انقلاب کرده ترس ندارد. اسلامی بود که میگفت او بمب شیمیایی بزند اما ما نمیزنیم. مسئله این است.
ببینید پیتر روتمن، میگوید ما به روشنفکرهای طرفدار ما در کشورهای خودشان کاری کردند که آنها هم کمکم دارند خجالت میکشند. یک وقتی اینها افتخار میکردند لباس غربی بپوشند، ادای غربی دربیاورند، کلمات غربی به کار میبرند هرکس بیشتر کلمات فارسی، انگلیسی، فرانسوی، میگفت معلوم بود این خیلی خارجی و روشنفکر است. مثلاً طرف 6 ماه آنجا رفته مستراح تمیز میکرده، بعد برگشته یک مدرک درجه سه از یک دانشگاه درجه 4 گرفته، بعد فامیلهایش و همسایههایش دست به لباسهایش میزنند که این از خارج آمده، خارجی است. یک زمانی اینطوری بود که ببخشید شما به این چه میگویید؟! خب الاغ همان چیزی که 6 ماه پیش میگفتی. ادبیات زبان فارسی فرقی نکرده! همان 6 ماه پیش که از اینجا رفتی ما به این لیوان میگفتیم هنوز هم همان را میگوییم! حالا این میگوید یک زمانی طوری شده بود که در کشورهای اسلامی مثل ایران هرکس بیشتر لباس آخرین مد انگلیسی، فرانسوی، آمریکایی میپوشید و ادای مدل لباس و مدل مو و رژیمهای غذایی اینها را درمیآورد و مثل آنها حرف میزد این در فامیلها و رفیقهایش خیلی محترم بود. میگوید الآن برای این که بفهمیم گفتمان چقدر دارد عوض میشود خطر جدی است این است که از وسط نیویورک میبینید پسره دارد میآید دومن ریش تا اینجا گذاشته و وسط خیابان یک دشداشه پوشیده و یک تسبیح هم دستش هست راه میرود نسلاندرنسل در نیویورک متولد شده، بزرگ شده، در دانشگاه مسلمان شده، یا دختره خواننده رقاص... میدانید در همین 7- 8 سال، بیش از 50- 60تا رقاص و خواننده که به لحاظ زیبایی و خواندن و مانکن مشهور بودند و مد لباس و خواننده و رقاصهای مشهور بودند یا مجریهای مشهور، ظرف همین چند سال یک لیستی دیدم 60تا اسم در آن بود من نمیشناختم ولی دوستان میگفتند اینها خیلی مشهورند ما توفیق نداشتیم که بدانم چقدر مشهورند! چون قبل از شهرت آنها را ندیده بودم! بعد از این که مسلمان شده بودند آنها را دیدم. عکسهای بعد از مسلمانیاش را گذاشته عکسهای قبلش را هم گذاشته که این خانمها چه تیپی بودند و چقدر مطرح بودند و چقدر دختر و پسرهای جوان عاشق اینها بودند و ادای اینها را درمیآورند و حالا یک مرتبه این 180 درجه عوض شده. چرا؟ میگوید قرآن دیدم دو صفحه از قرآن را خواندم دیدم اینها حرفهای آدم معمولی نیست. وصیتنامه فلان کس را دیدم، با یک دانشمند مسلمان شرقی در فلان جلسه صحبت کردم زیر و رو شدم. این که رهبری میگوید بدون وساطت رسانهها خودتان سراغ قرآن و سراغ اسناد صحیح از اخلاق پیامبر(ص) بروید. خودتان بروید بشناسید. این همه دارند جوسازی میکنند. میگوید همبستگی سیاسی بین کل جنبشهای اسلامی در جهان دارد بوجود میآید و همه بطور اعلام نشده دارند از کارهایی که خمینی 30 سال پیش به اینها یاد داده است الگو برمیدارند.
راجع به رهبری هم من یک تعبیر جالبی همین پریروز دیدم یک نابغه در استراتژی نابغه راهبردی است کاری کرد بدون این که هیچ جنگی را بپذیرد و یا راه بیندازد با کمترین صدمهای که به ایران بخورد هم ایران را اتمی کرد و هم مذاکرات را خونسردانه ادامه میدهد بدون این که یک قدم عقب برود و هم قدرت اول منطقه شدند. یک نبوغی است که تمام این استراتژیستها و سرویسهای جاسوسی ما همه با هم یک طرف نشستند این همه ما را کیش و مات کرده است. یک همبستگی بین جنبشهای اسلامی بوجود آمده حتی جریانهایی که به لحاظ مذهبی انقلاب اسلامی ایران را قبول ندارند زیرچشمی نگاه میکنند، دیدید بعضیها هستند نمیخواهند بگویند من دارم از تو یاد میگیرم، میگویند تو کسی نیستی من خودم دارم کار میکنم من اصلاً به تو کاری ندارم! ولی یواشکی زیرچشمی یک نگاهی هم میکنند تقلب میکنند میگوید حتی جریانهایی که میگویند اینها شیعه هستند ما اینها را قبول نداریم دارند از روی اینها تقلب میکنند. یواشکی نگاه میکنند و عین آنها کارهای آنها را میکنند ولو به اینها هم فحش میدهند ولی همه دارند یاد میگیرند. – دقت کنید – میگوید نظریه «إحدی الحسنین» آیه قرآن است که میفرماید چه پیروزی چه شهادت هر دو موفقیت است و درست است. میگوید این نظریه قرآنی که یا پیروزی یا مرگ، که هر دو پیروزی است هر دو خوب است هیچ کدام شکست نیست، نظریه «إحدی الحسنین» توانست بنیادگرایان اسلامی در تمام جهان یک ارتشی از جوانان دختر و پسر ایجاد کرده که همه جنبش انقلابی شدند و دیگر به مرزها کاری ندارند. از همه مرزها عبور خواهند کرد و یک امت بزرگ طبق گفته "ژوناتان پری"، وحدت از طریق جهاد بوجود آمده است. و این خط و ادبیاتی بود که امام ایجاد کرد. وجود شخصی مثل جمال عبدالناصر برای قومیتگرایان عرب، شخصیت کاریزماتیک لازم بود برای این که شخصیت کاریزماتیک بنیادگرایان عرب سنی بشود برای بسیج مسلمین در قالب یک نیروی سیاسی فراگیر اسلامی، این چهره امام بود و برای اینها الگو شد به حدی که خالد استامبولی که به خاطر خیانت سادات را اعدام کرد در دادگاه با این که یک سنی سلفی بود گفت من به همان دلیل اینجا این کار را کردم که خمینی در ایران انقلاب کرد ما همان خط را قبول داریم ما میخواهیم در مصر یک چنین حکومتی ایجاد کنیم. 27 سال پیش، قرآن دستش گرفت و اسم امام را آورد. جمال عبدالناصر لائیک بود، قومیت عرب و سوسیالیست بود اسلامگرا نبود، ولی بالاخره قهرمان ملی اعراب بود چون برای اولین بار و آخرین بار یک ضربه به اسرائیل زد. یک جمال عبدالناصری اگر جهان اسلام داشته باشد که اسلامی باشد این به سرعت تمام جوانان در همه جهان اسلام یعنی یک ارتش صد میلیونی پشت آن قرار خواهد گرفت و تمام جهان را فتح خواهند کرد و ما نگران آن اتفاق هستیم. خمینی شیعه بود ما توانستیم قضیه مذهب را مرتب پررنگ کنیم که یک شیعه نمیتواند برای سنیها الگو باشد اینها انحرافات و اختلافات مذهبی است توانستیم بین بعضی از اینها یک جدایی بیندازیم بعد آمدیم الگوسازی، کاریزما ساختن در قالب وهابیت که حالا این تیپهای داعشی را دیدید چقدر هالیوودی سر میبرند؟ لباس یکدست، آهنگ و موسیقی متن، هالیوودی دارد فیلم میسازد. خیلی رمانتیک قضیه سر بریدن را نشان میدهند. شما احتمال بدهید خیلی از اینهایی که صورتشان را پوشاندند مزدوران و کماندوهای انگلیسی و آمریکایی بینشان هستند ارتشهای خصوصی مثل بلکواتر که در عراق و افغانستان آنها را استخدام میکنند یونیفرمهای آمریکایی میپوشند ولی در ارتشهای خصوصی هستند! بسیاری از اینها که به اسم داعش و جهاد میآیند اینطوری هستند که عرقش را میخورد الله اکبرش را هم میگوید. عرق میخورد بعد هم میگوید الله اکبر! برای چی؟ برای این که این الگوی جهادی که انقلاب اسلامی ساخت، بچههای ما در جبههها ساختند و بعد به حزبالله لبنان رفت آنجا به نیروهای عملیاتی جهادی استشهادی تبدیل شد بعد به غزه و فلسطین رفت و آنجا کمر اسرائیل را شکست و داشت در تمام جهان اسلام الگوسازی میکرد یک الگوی بدلی وهابی به این شکل در برابر او درست بشود که نبرد با آمریکا و اسرائیل را به نبرد شیعه سنی تبدیل کند. نبرد این قبیله با آن قبیله تبدیل کند. این توطئه بود که ادامه دارد.
میگوید اگر یک رهبری کاریزماتیک الآن پیدا شود که او نباید کسی مثل خمینی باشد این مسلمانان را در قالب یک ارتش شکستناپذیر چند ده میلیونی متحد خواهد کرد که آماده مبارزه با غرب خواهد بود باید بیداری اسلامی را مهار کنیم قبل از این که به ویروسی تبدیل شود که مرگ ندارد و دیگر نمیشود آن را کنترل کرد. باید به دنیا بگوییم چهارپنجم مردم جهان مسلمان نیستند نمیخواهند جهاد خشن یک پنجم دیگر یعنی مسلمانها را علیه خود تحمل کنند. باید این استدلال و این ادبیات در دنیا حاکم بکنیم که چهارپنجم بشریت نمیخواهند زیر تیغ این یکپنجم خشن و وحشی بیایند. اسلامهراسی و اسلامستیزی را ببینید. درست عکس. اینها دارند از خودشان دفاع میکنند. شما کشورهای مسلمان را اشغال کردید دارند از خودشان دفاع میکنند. میگوید اینها میخواهند بر چهارپنجم دنیا حاکم بشوند بیاید همین کارها را بکنند. اسلامهراسی به این شکل. و اسلام نه فقط دشمن جدید غرب بلکه دشمن کل بشریت است. و توصیههایش این است: میگوید ما باید الگوهایی که در جنگ سرد با شوروی و کمونیستها داشتیم آنها را پیچیدهتر و مرکبتر و دقیقتر پیش ببریم باید مفاهیم جنگ سرد را برای شدت بخشیدن به نگرانی کل جهان، هراس عمومی همه جهان از تهدید جدید اسلامی بازسازی کنیم. ما باید تمام حکومتها و تهدیدهای جهان را متحد کنیم و به آنها بگوییم از خواب غفلت بیدار بشوید زنگ خطر به صدا درآمد اگر اسلام و اسلامگرایی را مهار نکنید اینها بر 5 قاره جهان مسلط خواهند شد و همه شما را به زور میخواهند مسلمان کنند. گروههای تروریستی تحت حمایت دولتها و سلاحهای تخریب جمعی اینها، موشکهایشان و مخصوصاً اگر به بمب اتم برسند اینها کل جهان را به جنگ و خشونت میکشانند و همه را میخواهند با شمشیر مسلمان کنند. بنیادگرایی اسلامی مصمم است از طریق هم مهاجرانش و جهانگردان مسلمان و هم نفوذ بین مسلمانان آمریکا به سواحل آمریکا مسلط شوند. اینها مدتی است که دارند بحث میکنند آمریکای لاتین حیات خلوت ما بود حالا دارد حیات خلوت ایران میشود ایران آمده در کشورهای آمریکای مرکزی که نزدیک مرز آمریکا هستند پایگاههای موشکی و پایگاههای تروریستی زده که اگر درگیری در اینجا شروع بشود اینها خاک و شهرهای آمریکا را به موشک ببندند و عملیاتهای تروریستی انجام بدهند. در قالب این خبر، در آمریکا و اروپا مقاله نوشتند، عکس زدند که اینها نفوذ کردند، سپاه قدس ایران به مرزهای آمریکای مرکزی آمده، پایگاهها و تونلهای زیرزمینی زده و از طریق کانالهای زیرزمینی میخواهند داخل آمریکا موشک بیاورند میخواهند بمب اتمی بیاورند، فیلمهایی هم که هالیوود دارد میسازد.
میگوید بنیادگرایی اسلامی مصمم است به سواحل آمریکا دست پیدا کند. دولت ایالت متحده باید با تمام قدرت هر نوع جوانه و شکوفه بنیادگرایی اسلامی را در داخل آمریکا سرکوب کند. آن دسته از بنیادگراهایی که قبلاً به غرب و آمریکا آمدند همه باید در لیست سیاه تلقی شود همه خانههای مسلمانها خطرناک است. مسلمانهای سیاه آمریکایی خطرناک هستند، برای مهار این موعودگرایی جدید باید وارد عمل شد اینها دارند مدام به همدیگر بشارت میدهند که ما ظرف چند سال دیگر آمریکا را میگیریم! دیگر نزدیک است آی آمدیم! الآن همه شما را میخوریم! باید اسلامگرایان را مهار کرد. این یک. دو؛ باید طومار اسلامگرایان را در تمام جهان اسلام درهم پیچید، باید با اسلامگرایان جنگید نباید مذاکره کرد و باید آنها را شکست داد. این یکی. رویکرد نرمافزاری چپ نسبت به اسلام بنیادگرا باید گفتمان غالب در ایالات متحده شود. باید دست به خشونت بزنیم. نباید درباره ناکامی اسلام تردید کنید. یعنی با خودتان نگویید که بله این خطرها هست ولی جدی نیست. اینها دوباره شکست میخورند. میگوید هرگز چنین نیست. عصر شکوفایی مجدد اسلام ممکن است همین اکنون دوباره فرا رسیده باشد. خطر جدی است. میگوید بترسید از این که شاید دوباره دارد تمدن اسلامی تشکیل میشود. غرب باید توجه کند که اصولگرایان اسلامی به عنوان تهدید اساسی جانشین همه ایدئولوژیهای سکولار و رادیکال رقیب غرب شدهاند ما باید پیشدستانه با کمک اروپا و همه دولتهای دیگر جلوی اسلامگرایان را در سراسر نقاط جهان بگیریم و این نه تنها به معنای جنگ سرد با اسلام بلکه یک جنگ تماماً گرم با اسلامگرایان است. باید به خانه اسلامگرایان حمله ببریم.
"مارتین ایندک"، عضو شورای امنیت آمریکاست. میگوید اسلامگرایان لیاقت دموکراسی را ندارند. حالا میگوید دعوا بین اسلام دموکراسی است بعد میگوید خب معنی آن چیست؟ میگوید ما میخواهیم کشورهای اسلامی دموکراتیک باشند ولی اسلامگراها نمیگذارند! خیلی خب اگر راست میگویید در کشورهای اسلامی بیایید انتخابات برگزار کنید. هرچه دموکراسی غربی گفت. بعد میگوید نه. به کسانی که با ادبیات دموکراتمآب در آمریکا میگویند در کشورهای اسلامی و خاورمیانهای برای تحقق حقوق بشر و اصلاحات دموکراتیک فشار آورد و انتخابات آزاد برگزار شود و اگر این کار بشود بنیادگراها و تروریستها حذف میشوند باید به آنها یادآوری کنیم که نادانها هرجا انتخابات آزاد شد همینها رأی آوردند. دموکراسی امروز به نفع اسلامگراهاست اینها در مردم نفوذ دارند کسی به ما رأی نمیدهد آن 50 سال – 100 سال پیش گذشت. آن زمانی که میتوانستیم ما انتخابات برگزار نکردیم آن زمانی که این مردم و جوانها همه مفتون و شیفته غرب بودند حالا که همهشان دارند با ما دشمن میشوند حالا میگویید انتخابات و دموکراسی؟ فشار برای دموکراتیزاسیون در کشورهای اسلامی یک فشار زودرس است باعث تضعیف چشمگیر همه رژیمهای طرفدار آمریکا و ظهور نظامهای متعصب ضد آمریکایی خواهد شد. میگوید هرجا انتخابات بکنیم آمریکا شکست میخورد. دموکراسی در خاورمیانه کالایی است که رژیمهای دوست غرب در خاورمیانه نمیتوانند آن را به دست بیاورند. در هیچ کشوری که در اختیار ماست نباید انتخابات آزاد برگزار کنیم. زیرا این امر مسیر نیروهای ضد دموکراتیک یعنی اسلامگراها را برای کسب قدرت هموار میکند. تلاشهای رژیمهای وابسته به غرب و طرفدار غرب برای تقویت مشروعیت از طریق انتخابات فقط برای اسلامگراها فرصت فراهم میکند که از طریق ابزار دموکراتیک همهشان به قدرت برسند.
"جینکی پاتریک" میگوید ظرفیت اعراب و مسلمین برای انتخاب گزینههای سیاسی و عقلانی از طریق رأیگیری معتبر نیست. جهان غرب تنها بخشی از جهان است در کشورهای اسلامی اگر به مردم اجازه دخالت و تصمیمگیری در مورد حکومتها بدهیم همه آنها گزینههای غیر عقلانی انتخاب میکنند. حالا اینها کسانی هستند که میگویند نباید دموکراسی متعهد بگوییم، بلکه باید بگوییم دموکراسی آزاد. مردم به هرکسی خواستند رأی بدهند دلشان میخواهد به کسی چه؟! نوبت خودشان که میرسد ببینید چه کار میکنند و چه میگویند؟!
"ژودیس میلر" میگوید انتخابات آزاد در هر کشور اسلامی بعد از انقلاب اسلامی ایران بیش از هر شیوه دیگری به قدرت رسیدن رژیمهای اسلامی خطرناک مثل ایران را تسهیل میکند چنان که در ایران هر انتخاباتی میشود نهایتاً به نفع ما درنمیآید یا اگر میآید مهار میشود. کنترل میشود. عدم تمایل اعراب به مسلمین و پیروی از دموکراسی غربی نشانه واپسگرایی و عدم عقلانیت آنها دانسته میشد. راه حل این بود که اقتدارگرایی موجود یعنی رژیمهای دیکتاتوری موجود در کشورهای اسلامی که نوکرهای ما هستند و لائیک هستند حفظ کنیم. از سیاست انتخابات نباید بطور صادقانه استفاده کرد. مفروضات قاطعانه را باید بپذیریم فرصتهای زیادی برای انتخاب حکومتهای لیبرال به مسلمانها داده شد ولی لیاقتش را نداشتند هرچه انتخابات برایشان میگذاری به لیبرالها رأی نمیدهند به همین اسلامگراها رأی میدهند. اینها اصلاً لیاقت دموکراسی دارند؟ 4تا نتیجه گرفته که اینها را به رئیس جمهور آمریکا، کنگره و ناتو پیشنهاد میدهد. فرصتهای زیادی برای انتخاب حکومتهای لیبرال به مسلمانان داده شد اما آنها لیاقتش را نداشتند. پس یک) در هیچ کشور اسلامی انتخاب آزاد برگزار نکنیم. یک وقت جوگیر نشویم. دو) سیاست اسلامی ذاتاً ضد غرب و ضد دموکراتیک است. حالا خودش میگوید دموکراسی نمیشود بعد میگوید آنها ضد دموکراتیک هستند! سه) برخلاف جهان، فقط مسلمانانند که هنوز برای دموکراسی آماده نیستند. کشف کرده که فقط مسلمانها برای دموکراسی آماده نیستند! چهار) رژیمهای اقتدارگرا و دیکتاتور مستقر فعلی که متحدان ما هستند درست است که رژیمهای مطلوبی نیستند اما غرب باید یکپارچه از همه آنها دفاع کند. حکومتهای خاورمیانه با ملتهایشان بدرفتاری میشود و به ایالات متحده منتسب شدهاند و امروز ملتها دارند به این نتیجه میرسند که ایدئولوژی رادیکال و اسلام سیاسی است که میتواند این دیکتاتوریها را خنثی و ملتها را از آنها خلاص کند تا قبل از خمینی کسی این حرفها را نمیزد الا یک اقلیتهایی در گوشه زندانها. این آمد یک مرتبه این را گفتمان حاکم کرد و امروز موجی ایجاد شده و دارد جهان را تغییر میدهد. مقامات ایالات متحده باید تمام حواسشان را بگذارند بر این که ایدئولوژی رادیکال و اسلام سیاسی را بیآبرو کنند. اتخاذ سیاستهای جدید در قبال اسلام ضروری و فوری است باید به ملتها ثابت کرد که از طریق اسلام نمیتوان اعراب و ملتها را آزاد کرد. اسلامگراها هنر همزیستی با دیگران را متأسفانه آموختند. قبلاً ما میتوانستیم کلاه و عمامه آخوندهایشان را برداریم مذهبیها ساده بودند بازیشان میدادند ولی جالب است میگوید الآن اتفاق این است که این بنیادگراها اسلامگراهای سنتی هستند که با ابزار جدید خود ما کار میکنند. سراغ رسانههای جدید میآیند، ادبیات جدید، سلاحهای جدید، عین خود ما در همه چیز وارد هستند. از پس اینها سخت است برآمدن. میگوید اسلامگرایان دستکاری واژههای دموکراسی را به خوبی آموختهاند. یعنی قِلق ما را به دست آوردهاند با ابزار خود ما، ما را میزنند. واشنگتن باید بطور کلی با تأسیس هر نوع دولت اسلامی با هر درجهای مقابله کند زیرا اساساً با واقعیتهای فرهنگ غرب و منافع ما ناسازگارند. اگر چند دولت به سبک ایران تشکیل شود ما دیگر قادر به کنترل جهان نخواهیم بود.
این مسئله هستهای که اینها اینقدر نگران هستند خودشان میگویند، میگویند اگر ایران به بمب اتم برسد معادله قوا در جهان تغییر میکند و بهم میریزد چون 3- 4تا کشور بمب اتم دارند 70- 80 سال است دارند دنیا را کنترل میکنند. تمام نهادها، سازمان ملل و شورای امنیت اینها هستند، سازمان انرژی اتمی اینها هستند، سازمان حقوق بشر اینها باید تشخیص بدهند، همه جنگها را اینها راه میاندازند باز شورای امنیت هم همینها هستند. چرا؟ برای این که این 4- 5تا بمب اتم دارند. میگوید اگر ایران به بمب اتم برسد معادله قوا در سطح جهان تغییر خواهد کرد. دیگر ابرقدرتی مفهوم ندارد دیگر هیچ کس ابرقدرت نیست. یا همه ابرقدرت هستند یا هیچ کس. ما چون بمب اتم داشتیم و در ژاپن هم زدیم و همه هم فهمیدند ما اینطوری هستیم همه را ترساندیم اگر ایران به بمب اتم برسد معادله وحشت برقرار میشود و دیگر هیچ کس از ما نخواهد ترسید. این یک. اگر هم ایران دنبال بمب اتم نباشد و به بمب اتم نرسد ولی به لحاظ هستهای بتواند مستقل از ما غنیسازی کند آن وقت نیاز او به انرژی نفت، وابستگیاش قطع میشود
آن وقت یک عالمه نفت دارد برای وارد کردن به بازار جهان، ایران اتمی نفتی قیمت نفت و انرژی در کل جهان را تعیین میکند. یعنی به لحاظ اقتصادی یک ابرقدرت خواهد شد و نمیگذارد ما قیمت انرژی را کنترل کنیم. پس اگر ایران دنبال بمب اتم است و به بمب اتم برسد که آنها میگویند میتواند برسد اگر برسد یا رسیده باشد، معادله قوای نظامی در جهان تغییر میکند جهان جدیدی شروع میشود این جهان 80 سال گذشته تمام میشود و یک جهان جدید شروع میشود که یک قدرت اصلی آن در دنیا ایران است. اگر دنبال بمب اتم نباشد به انرژی هستهای مستقل برسد ابرقدرت اقتصادی و نفتی خواهد شد یعنی قیمت نفت را، خودش به نفت وابسته نخواهد بود انرژی هستهای دارد ولی یک عالمه نفت دارد بزرگترین منبع گاز جهان را دارد آن وقت قیمت نفت و گاز را در جهان، ایران تعیین خواهد کرد. آنها میگویند اگر این اتفاقها بیفتد با توجه به این که این گفتمان انقلاب اسلامی دارد جهانی میشود، همه این تحلیلهایی که عرض کردم منشأ اصلی اسلامستیزی است. اینها میگویند اگر به این روال پیش برود عراق و سوریه و یمن، دیگر جهان جدید تشکیل شده است. چه کار باید کرد؟ باید تمام دنیا را ترساند. – این عباراتی که عرض کردم – که اسلام، اسلام سیاسی، نه فقط اسلام سیاسی کل اسلام ذاتاً دشمن است، فقط هم دشمن غرب نیست دشمن تاریخی غرب است، دشمن الآن نیست. فقط هم دشمن غرب نیست دشمن کل بشریت است! آن منشأ اسلامهراسی و اسلامستیزی است و این هم روش آن.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هشتگهای موضوعی